یکی دو سال پیش بود که با خواهران همین شبکه بر سر مدعیات این فرد، بحث میکردیم و یکی بودم در مقابل دهها تن! همه سینهچاک یا از تجربیات موفق درمانیشان میگفتند و یا با شنیدن اسم اسلام در پس واژهی طب، رگ غیرتشان به جوش میآمد و حرفهای مرا نشنیده، منکر میشدند!
سوزاندن کتاب مرجع طب هاریسون از سوی شیخ تبریزیان، نتیجه افراطیگراییهایی بود که پیشبینیاش دور از ذهن نبود! انکار یکباره طب مدرن و استناد بی چون و چرا به متونی که به زعمشان صادره از مقام معصوم است، خیلی وقت بود که حتی صدای بزرگان علم رجال و علمای دین را هم درآورده بود.
از نزاع بین طب اسلامی و طب اروپایی بگذریم.
اصلا گمان کنیم که هرچه گفتند به اسم طب اسلامی و هر چه نوشتند در تخریب طب نوین هم درست…
ولی با این منش داعشی و رفتار دور از سنت پیامبرشان چه کنیم؟ کجای کتاب تاریخ اسلام و عقلانیت تشیع را ورق بزنیم تا صفحهای از چنین خشونت مبتذل و عاری از منطق را در سیره معصوم مشاهده کنیم؟
اصلا گمان کنیم که کتابی که آتش گرفت، سراسر کفر و فساد و اشاعه باطل بود…
با وحی منزل بر پیامبر چه کنیم که فرمود: وَ لاَ تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذٰلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ
چرا این مدعیان پیروی از مکتب اسلام، به تبعات کارشان، کمی، تنها کمی، نمیاندیشند؟!
تا کی باید ظلمت این جهل مقدسشان، جماعتی را رو سیاه کند؟
امروز که حوادث مهم آیندهساز در جهان اسلام در حال وقوع است، جبهه انقلابی مجبور است به جای تمرکز بر تبیین این وقایع و ترسیم خط مشی منتظرین، وقت و توانش را معطوف دفع هزاران تهاجمی کند که در اثر این رفتارهای خطا گریبانش را گرفته است…
آیا باز هم جای دفاعی باقی است؟!