“الفتنه اشد من القتل / الفتنه اکبر من القتل”
اختلال و اضطرابی بزرگتر و شدیدتر از قتل!
غائله ای خزنده از امتزاج فریبکارانه ی حق و باطل جهت نیل به اهداف نامشروع طاغیان و باغیانی در چهره مصلح!
فتنه هایی دست ساز بشر که با ایجاد فضایی تیره و پر ابهام، اعتقادات جمعی جامعه را دستخوش شک و تردید ساخته و تمییز سره از ناسره و حق از باطل را سخت می سازد.
چقدر آشناست این فضای آشوب و بلوا!
چه هنگامه ی بلاخیزی است امروز که سدّباب حیات حق در هیاهوهای کاذب نسبت های خلاف واقع و یا اغراق آمیز هدف قرار گرفته است .
فتنه ای که با تمرکز بر موضوعات فرعی و به حاشیه راندن اولویت های اصلی کشور و در یک کلام، پمپاژ ناامیدی در بطن و متن زندگی مردم، حصول قریبانه ی نتیجه ای شوم را نظاره نشسته است.
و در این میان دریغ از مساهله جاهلان که در کنار تعمّد مکاران، با تزریق یاس، ناکاستی ها و ناکارآمدی ها را به عنوان واقعیاتی اجتناب ناپذیر و لایتغیر تبیین کرده و ناخواسته مانع از شکل گیری جنبش های مدنی و حرکت های اصلاحی در جامعه می شوند. (سخت نیست فهم این مهم که ناامیدی در جامعه، پی آمد تمرکز و تکرار مداوم نقص ها و ناراستی ها و غفلت از عرضه ی نقاط قوت و قدرتهاست. )
تکوین یک جامعه از مردمی مایوس با روحیه ای معترض، لجوج، انزواطلب، به کاهش میزان مشارکت افراد در ساخت جامعه می انجامد و نهایتا چنین فضای فکری و فرهنگی، جامعه را در معرض فروپاشی و انحطاط خواهد رساند و این همان رسالت خفته در پس نطفه ی این فتنه های اجتماعی است …
اگر روحیه امید، آرمانخواهی و ایثارگری برخاسته از ایدئولوژی مذهبی آغارگر این انقلاب بود، اولویت امروز بسط و احیای دوباره این مسیر در دوران ثبات است تا دستیابی به جامعه ای توحیدی بر پایه ی قسط و عدل، رویایی دور از دست نباشد! …