بیغیرت، بیحیا، بیدین، فاحشه، منافق، مزدور، خائن، وطنفروش …
واژههایی منفی در فضاهای مجازی که ذهن تنها با دیدنشان هم مکدر میشود! صفحاتی که با خوانش ترویج دین و سیره نبوی، اسلامستیزی بنیادیتری از بسیاری بنیانافکنان، در پیشگرفتهاند! مربیان و مبلغانی که سرمست از نادیده انگاری پیامدهای منفی احتمالی چنین ناواژههایی، معنای السابقون السابقون را به اشتباه در این وادی قذف و افترا تعبیر کردهاند و خود و یارانشان را به عزای اسلام نشاندهاند! …
اصلا درست! گیریم که تمام فریادهای وااسفا اسلام هم درست. اما این قسم شیوه نهی از منکر در میان ناهیان پرمدعای امروز، در کجای کتاب مبین و سیره نبوی، چشمنوازی می کند؟!
ترویج بیمحابای این همه برچسب سبگونه نسبت به افراد، تنها بر مبنای تبیینها و تحلیلهای شخصی، در کدام گوشه از مکتب تشیع طنازی میکند که این همه را فریفته است؟!
اذن کدام قاضی، قانون، شرع یا عرفی خدشه به عزت نفس و کرامت خدادای بندگان خدا را حلال شمرده است؟ استفاده ناروا از این القاب نادرخور، افاده کدام مقصود ما را میکند که ملکه همراهمان شده است؟
…
به راستی چرا گاهی مصداق آیاتی نورانی چون إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ، را از خودمان دور میدانیم؟
بزهپوشی و اغماض و تسامح و تغافلی که در ازای پردهدری از گناهان توصیه شده است، با کدام مبنای شرعی یا جامعه شناختی ما رد میشود که این همه سرخوش از خوبی خودمان، گناهان دیگران را فریاد میزنیم؟
…
ای کاش کمی، فقط کمی، توالی فاسد چنین رویهای را که به اذعان آیات الهی و اندیشمندان واقعی امروز، مکشوف شده، پیش خود مرور کنیم تا دریابیم نقش ما در وقوع برخی بیاخلاقیها، ناهنجاریها و فواحش در جامعه، نه تنها از عاملین آن کمتر نیست بلکه گاه به علت اظهارنظرهای ناروا، عامل موثرتری میشویم در جهتدهی و سوگیری این خاطئین به جانب رفتارهای همنوایانهی بیشتر با عنوان برچسب خورده و همچنین قبحزدایی بیشتر از گناه در سطح جامعه و نهایتا تغییر سبک زندگی اسلامی جامعه…
نهی منکری که خود اشاعه فحشاست